تمثیلات درباره امام زمان علیه السلام
تاریخ پخش: 02/11/93چقدر راه برویم اگر آب نبود حق تیمم داریم؟ میگوید: به اندازه پرتاب دو سنگ، دو سنگ را که پرتاب میکنی، از چهار طرف دو پرتاب، به اندازه دو پرتاب اگر رفتی آب نبود، حق داری تیمم کنی. خیلی مثلهای ملموس... گاهی وقتها آدم یک مثل میزند که اگر فیزیک دان نباشد، نمیفهمد. بعضی مثلها اگر آخوند نباشد نمیفهمد. فقط در دنیای آخوندهاست. بعضی مثلها در دانشگاه مثل است. غیر دانشجو نمیفهمد. مثلهای قرآن طبیعی و فطری است و تاریخ مصرف هم ندارد. میگویند: ما سی سال گناه کردیم چرا قرآن میگوید: «خالِدینَ فیها» (نساء/57) تا ابد بسوزید. ما سی سال گناه کردیم، 50 سال گناه کردیم، چرا میگوید: «خالِدینَ فیها»؟ یک مثل مشکل را حل میکند. شما یک لحظه با چاقو در چشمت بزن تا ابد کور هستی. گناه شما یک ثانیه است. چاقو میزنی، کوری تا آخر عمر است. یعنی میشود انسان با یک لحظه خلاف تا ابد پاگیر شود.
3- غفلت از خدا، عامل ارتکاب گناه
عزّت و ذلّت
تاریخ پخش: 27/۰9/93
راه های دعوت به نماز
تاریخ پخش: 13/۰9/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به
دلیل تقاضاهای صدها نفر، اگر نگویم هزار نفر که چگونه بچههایمان را،
همسرمان را، پسرمان و دختر و بستگان و همسایهها را به نماز دعوت کنیم، فکر
کردم راههای دعوت به نماز را بگویم. کتابی در این زمینه به نام «دعوت به
نماز» نوشتم. چکیده کتاب را برای مردم میگویم.
اول اینکه خود ما معتقد
به نماز باشیم. به نظر من مشکل اصلی این است. من نمیخواهم به کسی نقد کنم.
یکی از مقصرین باز خود من هستم. هرکسی حساب کند چقدر برای نماز مایه
گذاشته است. دولت چقدر مایه گذاشته است. وزرا، معاونین و مدیر کلها و
استاندارها، خود دولت سهم خودش را فکر کند، یک جلسه در سال بنشینند و
بگویند: آقا هر وزارتخانهای برای نماز چه کرده است؟ حرکتهایی کردند که من
تشکر میکنم ولی حق نماز را ادا کردیم یا نه.
1- وظیفه ما در ترویج فرهنگ دینی
یک
نکته قرآنی بگویم. در قرآن میگوید: کاری که میکنید یا حقش را انجام دهید
یا اگر حقش را نمیکنید، هرچه در توان دارید. موضوع بحث: راههای دعوت به
نماز. چند حق در قرآن است. مثلاً میگوید: «حَقَّ تُقاتِه» (آلعمران/102)
یعنی حق تقوا، «حَقَّ تِلاوَتِه» (بقره/121) حق تلاوت، «حَقَّ جِهادِه»
(حج/78) حق جهاد، اینها آیه قرآن است. اگر کاری انجام میدهید، حقش را
انجام دهید. ممکن است بگویید: ما که نمیتوانیم حقش را به جا آوریم. پیغمبر
گفت: «ما عرفناک حق معرفتک» (بحارالانوار/ج66/ص292) مثلاً حق شهدا بر
گردن ما چقدر است؟ حق پدر و مادر، حق فرزند، حق همسر، حق همسایه، یا حقش را
انجام دهید، یا اگر نمیتوانید لا اقل تا توان دارید. «وَ أَعِدُّوا
لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُم» (انفال/60) یعنی اگر حقش را نمیدانی، هرچه
استطاعت داری. هرچه توان داری. «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم»
(تغابن/16) «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّر» (مزمل/20) هرچه میتوانید. چه کسی است
که دستش را بلند کند، بگوید: من حق نماز، حق همسایه، حق شهدا، حق انقلاب،
حق استاد، حق مربی، حق مادر و پدر، هیچکس جرأت نمیکند بگوید: من حقش را
انجام دادم. بازار آزاد است. برویم نرخ تعاونی. یعنی ما تا توان داریم برای
نماز کار کردیم. اگر این است پس چرا در مسجد صبحها بسته است؟ پیداست شب
بیدار هستیم مسجد میرویم. صبح باید از خواب بلند شویم، حال نداریم. بیش از
این توان نداریم.
بنابراین حرف اول ما در این جلسه این است. ما نه حق
مطلب را انجام دادیم، یعنی یک دانشجو آن مقداری که درس میخواند، حق درس
خواندن همین است. حوزهی ما طلبههایی که درس میخوانند، حق درس خواندن
همین است؟ بهتر از این نمیتوانند درس بخوانند؟ این همه تعطیلی میخواهیم
چه کنیم؟
آیت الله العظمی مکارم چهل سال پیش چند طلبه بودیم دور ایشان
جمع شدیم، گفت: میخواهیم از وقتهای باطله تفسیر بنویسیم. گفتیم: یعنی چه؟
گفت: چهارشنبهها حوزه تعطیل است. چرا؟ پنجشنبهها چرا تعطیل است؟
جمعهها چرا تعطیل است؟ تابستان چرا تعطیل است؟ هروقت تعطیل است دور هم جمع
شویم و یک آیه یک آیه بنویسیم. تفسیر نمونه از آن درآمد. تفسیر نمونه یک
آیهاش در ایام تعطیلی نوشته نشده است. دانشجوها از تابستان... الآن چند
سالی است به اسم اردوی جهادی در روستاها میروند. البته ده، بیست روز است.
ما خیلی بیش از این زور داریم. من بارها این مثل را زدم. اگر به من بگویند:
چقدر میدوی؟ میگویم: هیچی! الآن نمیتوانم. اما اگر یک گرگ دنبالم کند،
سی کیلومتر میدوم. هرچه توان داریم.