جلسه
در دیوان محاسبات تشکیل شده است. بحث ما نظارت است؛ که نظارت اعضای
خانواده بر یکدیگر، نظارت پدر بر بچهها، مادر بر بچهها، نظارت معلم بر
شاگردان و استاد دانشگاه بر دانشجوها، نظارت عمومی، خصوصی، فنی، مالی،
فکری، اخلاقی، بحث نظارت و بازرسی است. من خودم باور نمیکردم اینقدر نکته
یاد بگیرم. اصل نظارت را با هفتاد تذکر در دو نیم ساعت میگوییم. هر نیم
ساعتی سی تذکر را میگوییم.
1- خداوند، اولین ناظر بر کارهای ما
اول اینکه باید بدانیم کل هستی از نظر قرآن دارند نظارت میکنند. خالق هستی نظارت میکند. آیات زیادی داریم. «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصاد» (فجر/۱۴) خدا در کمینگاه است. «لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُون» (یونس/۱۴) ما کارهای شما را زیر نظر داریم. «فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنا» (طور/۴۸) کارهایت زیر نظر من است. «إِنَّنی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى» (طه/۴۶) خدا به موسی و هارون میگوید: من تمام ریز و درشت کارهای شما را میبینم. «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُن» (غافر/۱۹) نه
چشم را میبینم. زیر چشم هم با چه نیتی نگاه میکنی، میدانم. این بینش،
به قول امروزیها جهانبینی، این دید و عقیده، که ما زیر نظر خدا هستیم.
خیلی عامل کنترل است. خدا گفته: شهیدم، شاهدم، خبیرم، رقیبم، «خبیر، شهید،
رقیب، علیم» نه تنها ظاهر را میبیند، باطن را هم میبیند.
ما
جایی میرویم بازرسی کنیم، نظارت کنیم پوست کار را میبینیم. آدم پوست این
ساختمان را میبیند. مغزش را نمیبیند. تازه اگر مغزش هم خوب باشد، نیتش
چه نیتی است؟ «لِیَسْئَلَ الصَّادِقینَ عَنْ صِدْقِهِم» (احزاب/۸) ممکن است کسی راست بگوید، اما صداقت نداشته باشد. آدمهایی تقوا دارند، اما تقوایشان هم بیتقوایی است