پاسخ درسهایی از قرآن

پاسخ درسهایی از قرآن

پاسخ درسهایی از قرآن

پاسخ درسهایی از قرآن

متن مسابقه درس هایی از قرآن با موضوع آداب گفتگو و مناظره

آداب گفتگو و مناظره
تاریخ پخش: 10/07/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث را بینندگان پای تلویزیون زمانی گوش می‌دهند که شهادت امام باقر(ع) است و من امروز در مورد گفتگوی علمی، کرسی  آزاد اندیشی، مناظره، شیوه گفتگو و مناظره صحبت می کنیم. چون الآن دیگر خیلی بحث‌ها رسمی و غیر رسمی است. او در مغازه‌اش نشسته و یک چیزی می‌گوید، او یک چیزی می‌گوید. با هم گفتگو می‌کنند. آداب گفتگو و مناظره!
1- نقش امام باقر(علیه السلام) در احیای اسلام
بحث ما درباره آداب گفتگو به مناسبت شهادت امام باقر است. چون در میان امامان ما اولین امامی که توانست حوزه علمیه را راه بیاندازد، امام باقر بود. حضرت امیر ۲۵ سال در خانه نشست. چهار، پنج سال هم که حکومت دستش بود، جنگ نهروان و صفین و قاسطین و مارقین و ناکثین بود. به امام حسن هم حکومت ندادند. امام حسین هم در کربلا شهید کردند. امام سجاد هم در دوره خفقان بود. بنی امیه تا روی کار بود، امامان ما نتوانستند حوزه‌ای تشکیل بدهند. بنی امیه تضعیف شد و سقوط کرد. بنی عباس روی کار آمد. بنی عباس می‌خواستند به مردم بگویند: ما با اهل‌بیت خوب هستیم. اینها یک مقداری آزادی دارند. امام باقر حوزه علمیه را راه انداخت. کلمه‌ای که می‌گویند: باقر، به قول امروزی‌ها باقر یعنی پژوهشگر و تحقیق، باقر به قول امروزی‌ها یعنی پژوهش. یعنی شکافتن مطلب، همینکه امروز می‌گویند: انرژی هسته‌ای. یعنی ما بتوانیم از یک سری چیزها، یک چیزهایی را...
به عوام که می‌گویند: نفت چیست؟ می‌گویند: همین که در چراغ است. اما دنیای پتروشیمی این نفت را شکافت. از درون نفت صدها مواد استخراج کرد.
نوک کشتی و قایق تیز است چون می‌خواهد آب را بشکافد. نوک هواپیما این رقمی است. چون می‌خواهد هوا را بشکافد. باقرالعلوم یعنی درون علم را می‌شکافد و از آن یک چیزهایی درمی‌آورد.
2- دعوت برمبنای حکمت و اخلاق حسنه
موضوع بحث ما آداب مناظره و گفتگو است. بسم الله الرحمن الرحیم. آداب گفتگو و مناظره! قرآن می‌فرماید: «ادْعُ»  دعوت کن، «إِلى» به سوی،‏ «سَبیلِ رَبِّکَ» (نحل/۱۲۵) به راه خدا دعوت کن. «بِالْحِکْمَةِ» حکمت، دیگر چه؟ «وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» این آیه قرآن است. دیگر چه؟ «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ» این آیه قرآن است. یعنی اگر می‌خواهی کسی... می‌خواهی بچه‌ات را به نماز دعوت کنی. یک پسری، دامادی، همسری، عروسی داری کج می‌رود.

به راه خدا با منطق دعوت کن. استدلالی حرف بزنیم. موعظه حسنه معنایش معلوم است. یعنی خیرخواهی که نیکو باشد. با نیش و نوش، با تحقیر و مسخره نباشد. منتهی جدال با مخالف است. چون این خودی است. این هم خودی است. این خودی نیست در مقابل ما رقیب است. گارد گرفته، این ضد ما است. می‌گوید: چون ضد تو است، اگر این حسنه است، آن کسی که مخالف تو است باید احسن باشد. مثل سکنجبین، اگر می‌چشی می‌بینی سرکه‌اش زیاد است، شکرش را زیاد کن. چون آن کسی که رقیب ما است گارد گرفته و مخالف است. آنوقت شما در برابر مخالف، به جای حسن باید سراغ شیوه احسن بروید.

 
ادامه مطلب

درسهایی از قرآن با موضوع تعلیم همراه با تربیت

تعلیم همراه با تربیت


تاریخ پخش: 03/07/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزان بحث را در مهر ۹۳، آغاز سال تحصیلی و در آستانه شهادت امام جواد تماشا می‌کنند. بحث ما تعلیم و تربیت است. در مورد امام جواد یک جمله بگویم که به تعلیم و تربیت هم می‌خورد. اینکه ما در خانه‌هایمان در تعلیم و تربیت فکر می‌کنیم که اگر یک بچه ترسو و ذلیل و آرام بود، می‌گوییم: بچه مؤدبی است. اما اگر بچه در روی ما ایستاد و حرف ما را نقد کرد، می‌گوییم: بی‌ادب!
1- تربیت فرزندان شجاع و غیور
امام جواد کوچک بود. در کوچه با بچه‌های دیگر بود. مأمون‌الرشید آمد برود، همه بچه‌ها گفتند: خلیفه می‌آید فرار کردند. این پسر کوچولو ایستاد. مأمون گفت: تو چرا فرار نکردی؟ گفت: من کاری نکردم که بترسم. کوچه هم تنگ نیست از آن طرف برو. گفت: پسر چه کسی هستی؟ بعد خود مأمون گفت: امام رضا است که باید بچه‌اش را این رقمی تربیت کند. که کوچولویش هم در روی من می‌ایستد و خودش را نمی‌بازد. بچه‌ها باید طوری باشند که جسور باشند منتهی جسارت...
ما دو رقم حیا در حدیث داریم. «الْحَیَاءُ حَیَاءَانِ حَیَاءُ عَقْلٍ‏ وَ حَیَاءُ حُمْقٍ» (کافی/ج۲/ص۱۰۶) بعضی حیاها براساس عقل است. بعضی حیاها هم براساس حماقت است. بچه خجالتی خوب نیست. بچه‌ای خوب است که با منطق بایستد و حرف خودش را بزند. بگوید: نظر من این است. اینکه ما بچه را تحقیر کنیم، یک پیامی برای آموزش و پرورش و همه پدر و مادرها دارد.
2- نهی از منکر، حق فرزندان نسبت به بزرگ ترها
خدا در قرآن می‌گوید: لقمان! به پسرش می‌گوید: «یا بُنَی‏» آقازاده کوچولو! «أَقِمِ الصَّلاةَ» (لقمان/۱۷) نماز بخوان. جای دیگر می‌گوید: «وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ» (بقره/۴۳) «اقاموا، آتوا»، «یقیمون، یوتون» نماز و زکات در ۲۷ آیه به هم چسبیده است. اما بچه که پول ندارد زکات بدهد. می‌گوید: «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (لقمان/۱۷) تو بچه کوچولو هم باید امر به معروف کنی. «وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ» منکر دیدی، برخورد کن. لقمان می‌گوید: بچه من باید بی‌تفاوت نباشد. خوبی را احسن بگوید، بدی را بیخود بگوید. اینکه بگوییم: این بچه خوبی است. کار به هیچکس ندارد. هرکس هر کاری می‌کند این سرش پایین است. سیب زمینی هم همینطور است. سیب زمینی هم بغلش راست بگویی یا دروغ بگویی بی رگ است. بچه‌های ما نباید مثل سیب زمینی باشند. «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ»

با بچه باید مشورت کرد. حضرت ابراهیم وقتی مأمور می‌شود بچه‌اش را بکشد، می‌گوید: «یا بُنَیَّ»، «إِنِّی أَرى‏ فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُک‏» (صافات/۱۰۲) من پی در پی در خواب می‌بینم که تو را ذبح می‌کنم. «فَانْظُرْ» نظر بده. «ما ذا تَرى» رأی تو چیست؟ نظر تو چیست؟ می‌گوید:‏ «قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» خدا گفته معطل نشو. چون اول مهر است می‌خواهم بگویم. آموزش و پرورش باید علم را همراه با تربیت، همراه با ادب، همراه با خدمت، همراه با اخلاص، اینها را با هم تزریق کنند. وگرنه اگر کله بچه پر از فرمول‌هایی شد و نمره بیست آورد و دانشگاه هم رفت، اما روحیه ضعیف است. به او می‌گوییم: این کلمه حق را بگو، می‌گوید: من خجالت می‌کشم. به او می‌گوییم: برو اینجا کمک کن. می‌گویم: رویم نمی‌شود. این از درون پوک است ولو کله‌اش باد کرده است، اما تمام بدنش ضعیف است. بچه سالم این است که همه چیزش با هم...

 
ادامه مطلب

متن درسهایی از قرآن موضوع نظارت در قرآن

نظارت در قرآن

تاریخ پخش: 20/06/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

جلسه در دیوان محاسبات تشکیل شده است. بحث ما نظارت است؛ که نظارت اعضای خانواده بر یکدیگر، نظارت پدر بر بچه‌ها، مادر بر بچه‌ها، نظارت معلم بر شاگردان و استاد دانشگاه بر دانشجوها، نظارت عمومی، خصوصی، فنی، مالی، فکری، اخلاقی، بحث نظارت و بازرسی است. من خودم باور نمی‌کردم اینقدر نکته یاد بگیرم. اصل نظارت را با هفتاد تذکر در دو نیم ساعت می‌گوییم. هر نیم ساعتی سی تذکر را می‌گوییم.

1- خداوند، اولین ناظر بر کارهای ما

اول اینکه باید بدانیم کل هستی از نظر قرآن دارند نظارت می‌کنند. خالق هستی نظارت می‌کند. آیات زیادی داریم. «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصاد» (فجر/۱۴) خدا در کمینگاه است. «لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُون‏» (یونس/۱۴) ما کارهای شما را زیر نظر داریم. «فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنا» (طور/۴۸) کارهایت زیر نظر من است. «إِنَّنی‏ مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى‏» (طه/۴۶) خدا به موسی و هارون می‌گوید: من تمام ریز و درشت کارهای شما را می‌بینم. «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُن‏» (غافر/۱۹) نه چشم را می‌بینم. زیر چشم هم با چه نیتی نگاه می‌کنی، می‌دانم. این بینش، به قول امروزی‌ها جهان‌بینی، این دید و عقیده، که ما زیر نظر خدا هستیم. خیلی عامل کنترل است. خدا گفته: شهیدم، شاهدم، خبیرم، رقیبم، «خبیر، شهید، رقیب، علیم» نه تنها ظاهر را می‌بیند، باطن را هم می‌بیند.

ما جایی می‌رویم بازرسی کنیم، نظارت کنیم پوست کار را می‌بینیم. آدم پوست این ساختمان را می‌بیند. مغزش را نمی‌بیند. تازه اگر مغزش هم خوب باشد، نیتش چه نیتی است؟ «لِیَسْئَلَ الصَّادِقینَ عَنْ صِدْقِهِم‏» (احزاب/۸) ممکن است کسی راست بگوید، اما صداقت نداشته باشد. آدم‌هایی تقوا دارند، اما تقوایشان هم بی‌تقوایی است

 
ادامه مطلب

کرامت در قرآن(2)

کرامت در قرآن(2)
تاریخ پخش: ۱۳/۰۶/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
 عزیزان بحث را در آستانه‌ی تولد امام رضا(ع) می‌بینند. ذی القعده سال ۹۳ است. از توفیقاتی که خداوند به ایرانی‌ها داده است، همین توفیق زیارت امام رضا است، که ثواب زیارت امام رضا به گفته امام جواد، از ثواب زیارت امام حسین بیشتر است. من این را از یکی از علما پرسیدم: چرا ثواب زیارت امام رضا از ثواب زیارت کربلا بیشتر است؟ ایشان اینطور گفت: امام حسین را چهار امامی‌ها هم و شش امامی‌ها زیارت می‌کنند. ولی امام رضا را فقط دوازده امامی‌ها زیارت می‌کنند. بازی فوتبال هرچه به آخر می‌رسد، فینالش مرغوب‌تر می‌شود. امامان هم هرچه «تَوَلَّیْتُ‏ آخِرَکُمْ‏ بِمَا تَوَلَّیْتُ بِهِ أَوَّلَکُم‏» (عیون الاخبار الرضا/ج۲/ص۲۷۶) اینکه انسان به همه دین ایمان داشته باشد.
اسم این را دهه کرامت گذاشتند و من هم راجع به کرامت حرف‌هایی را دارم، مقداری را جلسه قبل گفتم، مقداری را هم این جلسه می‌گویم.
موضوع بحثمان، بسم الله الرحمن الرحیم، کرامت است. کرامت خداوند بر مردم کرامت رسول خدا، کرامت امامان معصوم، کرامت مردم نسبت به مردم، کرامت مردم نسبت به کل هستی. نمونه‌های کرامت، اینها سرفصل‌هایی است که می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم.


ادامه مطلب

نوع مطلب : متن مسابقه قرآنی ، 
برچسب ها : متن درسهای از قران، متن مسابقه درس های از قرآن، متن مسابقه درس های از قران، متن مسابقه درسهای از قرآن، متن مسابقه درسهای از قران، درس های از قرآن، درسهای از قرآن،

کرامت در قرآن(1)


 کرامت در قرآن(1)
تاریخ پخش: ۰۶/۰۶/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
 بحث در دهه‌ی کرامت پخش می‌شود. در دهه کرامت تولد حضرت معصومه، تولد شاهچراغ، تولد امام رضا، این تولدها در یک دهه قرار گرفته و اسمش را دهه کرامت گذاشتند. اسم به جایی است.
وقتی به من گفتند: صحبت کن، من گفتم: نمی‌شود تجلیل کرد. آن مقداری که ما می‌توانیم تجلیل کنیم، بیاییم یک بحث قرآنی راجع به کریم و کرامت کنیم. نمونه‌های کرامت را بگوییم. چون می‌گویند: اگر می‌خواهید در جامعه گناه کم شود، به افراد شخصیت بدهید، مردم را محترم شمارید گناه کم می‌شود. اگر من عصبانی شدم خواستم فحش بدهم... یک نفر به من گفت: آقای قرائتی تو آقا هستی! تو روحانی هستی، فوری خودم را نگه می‌دارم. توجه به من دادند که تو یک روحانی هستی، فوری خودم را نگه می‌دارم. یعنی همین که به من توجه بدهند تو روحانی هستی، نباید تند شوی، نباید حرف بد بزنی، توجه به این کنم.
1- مقام علمی حضرت معصومه علیها السلام

بحث خوبی از نظر قرآن و حدیث درآمد. منتهی یک جمله هم برای حضرت معصومه بگوییم. من به این جمله تازه برخوردم. جمعی سؤالات پیچیده و علمی داشتند. در خانه امام کاظم آمدند و در را زدند، نامه‌ها و سؤالها! حضرت معصومه(س) آمد پشت در گفت: پدرم نیست. چه کار دارید؟ گفتند: ما خیلی سؤال داریم و از راه دور آمدیم. کلی سؤال جمع کردیم. فرمود: بدهید من جواب بدهم. شما؟ گفت: بله. سؤالها را به ایشان دادند و ایشان هم نشست همه را جواب داد. این جواب‌ها را برداشتند. داشتند می‌رفتند در راه برگشت امام کاظم را دیدند. گفتند: آقا شما خانه نبودید. ما کلی سؤال داشتیم. حضرت معصومه جواب داد. گفت: دخترم جواب داده است. بدهید ببینم چه گفته است؟ نامه‌ها را گرفت و یکی یکی نامه‌ها را خواند. دید عجب جواب‌هایی داده است! آن وقت سه بار فرمود: «فداها ابوها»! این کلمه را پیغمبر برای حضرت زهرا گفت. پیغمبر(ص) (صلوات حضار) پدرش قربانش برو! «فداها ابوها»! این «فداها ابوها» عاطفی نیست که خوب ما هم به بچه‌هایمان می‌گوییم: قربانت بروم. در کوچه هم به دیگران قربان شما می‌گوییم. این مقام علمی حضرت معصومه است. اسمش را هم روز دختر گذاشتند، منتهی حالا دخترهای ما قدر خودشان را ندارند. اسلام می‌گوید: دختر خانم تو عزیز هستی، کریم هستی، ارزش داری، خودت را حراج نکن. اگر کسی خواست به تو نگاهی کند، به شرطی حق دارد نگاهت کند که تمام زندگی‌ات را اداره کند. اگر خانه، ماشین و تلفن و تمام زندگی تو را تأمین کرد، حق دارد نگاه کند. تو چرا خودت را در خیابان حراج می‌کنی؟ سیب زمینی که نیستی. طلا هستی. حجاب یعنی طلا هستی. سیب زمینی نیستی که خودت را حراج کنی. این مفت می‌گوید: سینه و دست و بازوی مرا ببینید.


ادامه مطلب ...